تمثیلی زیبا؛نقادان مصلحانند نه منفی نگر
نقادان مصلحانند نه منفی نگر
فرض شود زنی، مردی را به شوهری پذیرفته است و زندگی خود را با مرد گره زده است تا آینده آنان پرثمر گردد وشاهد عقد را جویاست.نخستین گواه میپرسد: مهریه چه میباشد؟ و داماد پاسخ میدهد:هزار سکه طلا و گواه او را برانداز کرده و میگوید: مگر دارایی تو چقدر است که هزار سکه مهریه میدهی؟ و میشنود که هیچ؛به ناچار تن به چنین مهریه ای دادم.و نخستین گواه عقد را نفی و گره را باز میکند و به او میگوید :این عقد را نفی کن که چنین عقدی عاقبت خوشی ندارد.دگر مردی را گواه میخواهد و او خندیده و میگوید عقدی نشده که تو گواه می جویی. مرد تشنه زن میگوید:آری پیمان بسته ایم. ناقض عقد پاسخ می دهد:چنین پیمانی بر پایه اسلام نیست و گواه هم نمیخواهد و عقد را نقض میکند؛و چون زن و شوی را حیران میبیند برایشان مثلی زده می گوید:اگر تو گرسنه باشی و پول نداشته باشی و بوی خوراکی تو را از پای در آورد وبه سوی خوراک پزی بکشاند آیا تو خریدار خوراک می باشی یا مفتخور و کلاهبردار؟آیا پندار و رفتار و کردارت از گام نخست بی جا و غلط و حرام بوده است یا در ان لحظه که فروشنده بهای غذایش را از تو خواسته است و تو نداشته ای و گلاویز گشته ای؟
آری عزیزم نه آنجا خریدار خوراک بوده ای و نه امروز شوهر این زن.در هر دو معامله بدون پرداخت ثمن تصرف در مُثمن است و کلاهبرداری. بدون داشتن مهریه پیمان شرعی بسته نشده و عقدی اتفاق نیفتاده است که نیازی به شاهد باشد و عقد را نقض میکند.فافهم!
ناامیدانه به مردی پناه می برد که حرفه اش نقادی است و در نقادی کاردان. از او گواهی میخواهد. نقاد میپرسد چرا چنین خطایی کرده ای ؟و جوان پاسخ می دهد:من مجنون دخترک می باشم وکسان دختر ،دیوانه و چنین مهریه ای را بر من تحمیل کردند.نقاد می گوید:چون تو ،بسیاری این دختر را خواستگار بوده اند و با چنین مهریه ای دست از خواستگاری شسته اند.و جوان پاسخ میدهد ولی دختر تنها مرا می خواهد و از دختر می پرسد و دختر می گوید آری.نقاد خندیده و میگوید در این صورت مشکل به سادگی برطرف میشود و راه وصال این است که تو 995 سکه را به شوهر ببخشی و او تعهد کند 5 سکه را در اولین لحظه ممکن به تو بدهد و بنابر احتیاط دور از چشم کسان با مهریه 5 سکه ،عقد را تجدید کنید.
با این توضیحات آشکار میگردد که منتقدان،یاوران میباشند نه خرابکار،منفی باف و نه نافی و ناقض.
حاج حیدر رحیم پور ازغدی
