یادداشت:سعید فرزان مهر // جای خالی کشاورزی در معاونت توسعه روستایی ریاست جمهوری
به گزارش عدالتخواهان رفسنجان؛ دومین نمایشگاه توانمندیهای روستائیان و عشایر در ایامی برگزار شد که مجلس به بحثوبررسی مساله توسعه روستایی در برنامه ششم توسعه میپرداخت. برنامه ششم توسعه به عنوان جامعترین سند توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، در مجلس شورای اسلامی در حال بحثوبررسی است و تعیین متولی روستا نیز به یکی از چالشیترین مباحث مربوطه تبدیل شده است.
مساله حائز اهمیت، تطابق برنامه ششم و اقداماتی چون برگزاری نمایشگاه با سیاستهای کلی میباشد تا مواردی چون ” اتخاذ برنامهها و اقدامات اجرایی جهت توسعهی روستایی کشور برای تثبیت جمعیت و تشویق مهاجرت به مناطق روستایی و عشایری (به عنوان کانون تولید و ارزشآفرینی) با برنامهریزی و مدیریت بهینه در سطح ملی، منطقهای و محلی صورت گیرد.
در این میان، تعیین سهم واقعی در توزیع منابع و ارتقاء شأن و منزلت اجتماعی، ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی و حمایتهای ویژه از فعالیتهای کارآفرینی و اشتغالزایی مزیتدار بومی و مقاومسازی تأسیسات و زیرساختها و اماکن روستایی”، مطروحه در بند ۲۰ سیاستهای ابلاغی برنامه ششم رهبر انقلاب را هم، باید برآورده نماید.
معاونت توسعه روستایی مناطق محروم ریاست جمهوری به عنوان متولی نمایشگاه، توانمندیهای روستائیان و عشایر هدف از برگزاری نمایشگاه را تبیین نقش روستائیان و عشایر در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی بیان نموده است، این در حالی است که نمایشگاه به حوزه کشاورزی به عنوان جزء جدایی ناپذیر روستا توجه نداشته و بیشتر تجلی صنایع دستی و گردشگری بوده است. این مساله نگرانیها بابت به حاشیه رفتن حوزه کشاورزی را تشدید میکنند.
توانمندی و آگاهی پائین کشاورز در حل مسائل سه گانه کاشت، داشت و برداشت و عدم شناخت از عوامل بازرگانی و صنعتی مرتبط، در کنار بیتوجهی مسئولین امر سبب بی پاسخ ماندن مسائل و مشکلات بعضا کوچک کشاورزان و متحمل شدن خسارتهای بسیار شده است. این چنین نمایشگاههایی بستر مناسبی جهت توانمند سازی کشاورز و شناخت عوامل زنجیره تولید از توانمندیهای یکدیگر میباشد. اما نمایشگاه بجای آنکه محمل حضور و همافزایی کارآفرینان و کشاورزان در راستای نقشآفرینی آنها در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی باشد، شاهد حضور چشم گیر مسئولین استانها بود، آن هم در شرایطی که بعضا شناخت و همچنین انگیزه معرفی محصولات و ظرفیتهای منطقه خود را نداشتند.
بستری که می توانست، افزایش آگاهی، توانمندی، رفع مشکلات کشاورز، استفاده بهینه از زیرساختهای موجود، شکل گیری صنایع تبدیلی، در نتیجه بازگشت سرمایه به مناطق روستایی و کاهش مهاجرت از روستا را رقم بزند، صرفا به جشنواره صنایع دستی و موسیقی تقلیل یافته بود.
بیتوجهی به روستا را میتواند ناشی از رویکردی غیراصولی و پیرامونی به روستا دانست، نگاهی که به جنبههای غیر تولیدی روستا توجه مضاعف مینماید و رویکردی که روستا را، نه به عنوان کانون تولید و ارزش آفرینی در کشور، بلکه منطقهای خوش آبوهوا برای تفریح شهرنشینان میداند. بی شک تحقق اقتصاد مقاومتی بدون توجه به کانونهای تولید کشور امری دور از دسترس خواهد بود.
معاونت توسعه روستایی مناطق محروم ریاست جمهوری، باید در کنار توجه به مبحث گردشگری روستایی به بحث افزایش تولید و بهرهوری بخش کشاورزی به عنوان جزء جدانشدنی از معیشت روستاییان نیز توجه جدی نماید.