نامه سرگشاده جنبش عدالتخواه دانشجویی به رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور ؛ ائمه جمعه؛ منادیان وحدتِ توده ها یا یک حزب چند نفره؟!
ریاست محترم شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور
حجت الاسلام والمسلمین تقوی
سلام علیکم؛
«این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی بر جمهوری اسلامی ایران است. » امام خمینی(ره)
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ، بر پایی نماز های جمعه در سراسر کشور این فرصت را در اختیار حاکمیت اسلامی قرار داد تا با استفاده از حضور مردم مومن و نماز گزار، اذهان عموم را بر روی مشکلات اصلی جامعه معطوف نموده و قوای اجتماعی را برای حل آن ها برانگیزد.
خطبه های نماز جمعه در تمامی نقاط کشور در حضور انبوهی از مردم ، میتواند _ و باید _ توده ها را فراتر از تریبون های احزاب و بازی های سیاسی روزنامه ها و گرایشات قبیله ای رسانه ها برای حل مشکلاتشان بسیج کند.
اما به دیده تاسف شاهد آنیم که نماز های جمعه گاهی به تصرف یک جناح سیاسی در می آیند و جایگاه مهم و راهبردی نماز جمعه را به میزان ِ مقاصد خرد و سیاسی یک جناح فرو میکاهند و گاه ائمه جمعه به جای آن که متناسب با شان فراجناحیِ نماز جمعه، خود نیز فرا تر از جناح ها پدرانه به امور و وظائفشان عمل نمایند ، به عنوان یک فعال جناحی_سیاسی به راه می افتند تا مثلا زمینه اتحاد اصولگرایان را فراهم آورند! که رهبری (دام ظله) در همین باب متذکر میشوند : «یکی از خطرهایی که انقلاب را تهدید میکند، همین است که مردم دچار دودستگی شوند و جناحبندی و صفآرایی و خط و خطوط بر آنها حاکم شود. اگر امام جمعه به زبان بگوید که من به جایی وابسته نیستم و جناحی را تقویت نمیکنم و حتّی این نکته را در نماز جمعه هم تأکید بکند، اما در واقع اینگونه نباشد، مردم متوجه این دو موضع میشوند».
حاج آقا تقوی بزرگوار؛
روشن است که اوضاع عمومی نماز های جمعه کشور از نحوه مدیریت جنابعالی و عملکردتان تاثیر میپذیرد؛ آن گاه که شما به جای آن که رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه کشور باشید ، در نقش رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ظاهر شوید از دیگران چه انتظاری میتوان داشت؟! آن گاه که یک روز در اردبیل و روز دیگر در کرمانشاه مشغول متحد کردن اصولگرایان باشید ، از ائمه جمعه ای که شما ،سیاست هایشان را تعیین میکنید چه انتظاری میتوان داشت؟!
آن گونه از اتحاد اصالت دارد که به تامین منافع عمومی انقلاب و مردم بیانجامد ، نه آن اتحادی که فقط کارکرد انتخاباتی دارد و صرفا ختم به قدرت گرفتن یک جناح میشود.
سوال ما از شما این است که اصولا اینگونه اعمال و مواضع چه لزومی دارند؟ تا به حال احزاب به اصطلاح اصولگرا و اصلاح طلب چه دستاوردهایی را برای آرمان های انقلاب و مهم ترین رکن آن یعنی مردم به ارمغان آورده اند؟
اساسا بر این باوریم که امروزه در ایران، احزاب به معنی واقعی کلمه وجود ندارند و حزب کارکرد اصلی و واقعی خویش را از دست داده است. حزب باید تریبون مردم بین حاکمیت باشد و صدای محرومین و زیر چرخ ماندگان روزگار را به گوش مسئولین و دولتمردان برساند.رهبر معظم انقلاب در جمع مردم کرمانشاه در تعریف حزب می فرمایند: «آن حزبى که مورد نظر ماست، عبارت است از یک تشکیلاتى که نقش راهنمایی و هدایت آحاد مردم را به سمت یک آرمانهایی ایفا میکند. ما دو جور حزب داریم: یک حزب عبارت است از کانالکشى براى هدایتهاى فکرى؛ حالا چه فکرى به معناى سیاسى، چه فکرى به معناى دینى و عقیدتى. اگر چنانچه کسانى این کار را بکنند، خوب است. قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یک سطحى از معرفت، به یک سطحى از دانایی سیاسى و عقیدتى برسانند؛ این چیز خوبى است... یک جور حزب، تقلید از احزاب کنونى غربى است ـ حالا من گذشته را کارى ندارم ـ احزاب کنونى غربى به معناى باشگاههایی براى کسب قدرت است؛ اصلاً حزب یعنى مجموعهاى براى کسب قدرت.
یک گروهى با هم همراه میشوند، از سرمایه و پول و امکانات مالىِ خودشان بهرهمند میشوند، یا از دیگران کسب میکنند، یا بندوبستهاى سیاسى میکنند، براى اینکه به قدرت برسند. یک گروه هم رقیب اینهاست؛ کارهاى مشابه اینها را انجام میدهد تا آنها را از قدرت پایین بکشد، خودش بشود جایگزین. الآن احزاب در دنیا غالباً اینگونهاند. این دو حزبى که در آمریکا به نوبت در رأس کار قرار میگیرند، از همین قبیلند؛ اینها در واقع باشگاههاى کسب قدرتند. این نه، هیچ وجهى ندارد.. اینجور حزبسازى، اینجور حزببازى معنایش عبارت است از کشمکش قدرت؛ این هیچ وجهى ندارد.»
متاسفانه امروز احزاب بیش از آنکه به رسالت های اصلی خویش بپردازند، به مثابه باشگاه های قدرت در جامعه ظاهر شده، نزدیک انتخابات به احساس تکلیف می رسند و از مردم به منزله نردبانی جهت رشد و ترقی خود بهره می برند. به واقع کدامیک از مشکلات و دغدغه های مردم و پایین دستان جامعه، امروز دغدغه و مطالبه احزاب به اصطلاح اصولگرا و یا اصلاح طلب ماست؟ اصولا احزاب نامبرده وجود خارجی داشته و نمود عینی دارند و یا تاریخ انقضای آنها صرفا چند روز پس از انتخابات ها می باشد. سوالی که پیش می آید این است که چقدر این احزاب در استیفای حقوق مردم و در عدم انحراف حاکمیت به دست نااهلان نقش ایفا کرده اند؟ به حضرتعالی پیشنهاد می کنیم بیش از آنکه هم و وقت خود را صرف اتحاد کانون های قدرت و ثروت که غالبا در فکر منافع خود و حزب خویش می باشند نمایید؛ جهت ساماندهی به وضعیت بیکاری در جامعه، مشکلات و ابتلائات مردم، پیگیری مشکلات بیش از 4 میلیون متقاضی مسکن مهر، فقر و تبعیض در جامعه و … وقت خویش را صرف کرده و تدبیری بیاندیشید.
انتظار ما از شما این است که شان پدرانه بودن خویش را رعایت نموده و تمام افراد و احزاب در خط انقلاب را زیر چتر خویش جمع نموده و با نگاه کلان به مسائل نظر بیفکنید. تریبون نماز جمعه فرصت بسیار مغتنمی است جهت حل و فصل مشکلات مردم و چاره اندیشی برای مصائب نظام. به راستی این سنخ اعمال صرفا سیاسی و حزبی چه نسبتی با دغدغه های رهبر انقلاب و مسائل عنوان شده از جانب ایشان همچون اقتصاد مقاومتی دارد؟ حرکت در جهت تداول قدرت بین یک یا چند حزب، به هیچ عنوان درخور شان جنابعالی و دیگر ائمه جمعه نیست.
رهبری معظم انقلاب میفرمایند : «واقعاً باید آقایان ائمهی جمعه پدرانه برخورد کنند. البته امکان ندارد انسان در دل خود، با دو آدم یا دو جریانی که از لحاظ فکری و سیاسی و سلیقهیی در مقابل هم قرار دارند، یکسان برخورد کند. طبیعی است که بالاخره شما از این دو نظر، یکی را قبول دارید و دیگری را نمیپذیرید و به همان اندازه نسبت به آنکه با شما همفکر است، گرایش قلبی بیشتری دارید – اشکالی هم ندارد – اما دقت کنید که برداشت ذهنی شما نبایستی در عمل و اظهارات و برخوردتان اثر بگذارد».
اگر قرار باشد همین فرمایش رهبری را معیار بررسی عملکرد ائمه جمعه قرار بدهیم چند درصدشان مقید به رعایت ضوابط بوده اند؟
آیت الله علم الهدی در پنجمین نشست همگرایی اصولگرایان میفرمایند : : «در میان همه جریانها و تشکلها وحدت اصولگرایان به معنای وحدت ولایتگرایان است و این یک مسئله قطعی و فطری و صددرصدی است»
این که ایشان اصولگرایی و ولایت گرایی را کاملا هم معنی یافته اند خود محل بحث است ، اما گذشته از آن ، چگونه از ایشان میتوان این را پذیرفت که تا این حد در جهت امیال یک جناح گام بردارند در حالی که بنا به فرمایشات رهبری از این امر منع شده اند؟
یا به عنوان مثال دیگر ، آیت الله ایمانی نماینده ولی معظم فقیه در فارس میفرمایند : موتلفه اسلامی به عصمت جمعی عادی رسیده است!!!
فارغ از آن که این سخن تا چه میزان تعجب آور است ، باید پرسید ، این اظهار نظر ایشان به واقع چه تناسبی با نص مطالبه رهبری پیرامون رعایت شان غیر جناحی امام جمعه دارد؟
حضرت حجت الاسلام تقوی
جنبش عدالتخواه دانشجویی امیدوار است ، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ، با ایجاد تغییرات مثبت در برخی رویکردهای خود زمینه بهره برداری اقلیتی از سیاسیون ، از جایگاه شریف امامت جمعه را از میان ببرد.
به امید ظهور عدالت گستر گیتی
جنبش عدالتخواه دانشجویی