دروغ جهت طفره از میراث نحسی که روحانی برای هستهای به بار آورد
ماجرای بازرسیهای ناشی از مذاکرات 82 به نقل از یک شاهد عینی
یکی از واقعیاتی که ادعای ظریف موجب شد تا درباره آن بحث شود، هزینههای تعهدات دولت خاتمی به تروئیکای اروپایی بود. به گزارش «وطن امروز» تیم مذاکرهکننده حسن روحانی در مذاکرات خود با انگلیس، آلمان و فرانسه یک سلسله تعهداتی را برای محدود کردن برنامه هستهای ایران پذیرفت که تا مدتها دامنگیر دولتهای نهم و دهم شده بود. به عبارتی تعهدات تیم حسن روحانی در توافق با تروئیکای اروپایی باعث شده بود مسؤولات هستهای در دوره سابق نتوانند آنگونه که باید، برای دستیابی به حقوق هستهای مردم شتاب بگیرند. در اینباره
«وطن امروز» با یک منبع آگاه که از ابتدای مذاکرات هستهای در سال ۱۳۸۲ تاکنون در جریان جزئیات مذاکرات هستهای است، درباره روندی که مسؤولان هستهای دولت نهم طی کردند تا از هزینهها و تبعات تعهدات هستهای دولت اصلاحات رهایی یابند، گفتوگو کرده است:
***
چرا پس از پایان دولت هشتم، دولت نهم همه تعهدات هستهای دولت گذشته را ملغی نکرد؟
خب این اساسا امکانپذیر نبود به خاطر اینکه تیم آقای روحانی ۳ توافق در سعدآباد، بروکسل و پاریس با ۳ کشور اروپایی انجام داد و تعهداتی را پذیرفت. اگر دولت نهم از همان ابتدا همه این تعهدات را لغو میکرد، در واقع این یک اعلان جنگ بود و برای کشور هزینه داشت. به همین دلیل مسؤولان مربوط در آن زمان تصمیم گرفتند گام به گام تعهدات اشتباه سعدآباد، بروکسل و پاریس را لغو کنند.
خب چکار کردند؟
اولین اقدام فک پلمب یوسیاف اصفهان بود که البته در دولت اصلاحات و با فرمان رهبری، دستور آن داده شد. دولت نهم این موضوع را دنبال کرد و طرف مقابل هم در واکنش به این اقدام ایران، یک قطعنامه در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ما صادر کرد.
ولی تعهدات هستهای دولت هشتم در توافقنامههای پاریس، سعدآباد و بروکسل بر سر جای خود باقی بود؟
بله!
مثال میزنید؟
همین موضوع بازرسیها یا مصاحبهای که آقای ظریف گفتند به خاطر همین تعهدات بود. من تعجب میکنم، آقای ظریف خودشان میدانند که تعهدات خود آنها در دولت هشتم باعث این بازرسیها شده بود. ما در ماجرای مدالیتهای که آقای لاریجانی با آقای البرادعی تنظیم کردند هم از همین تعهدات آقای ظریف در مذاکرات سابق ضربه خوردیم. ۶ مرحله در آن مدالیته تنظیم شد و بخشی از آن مراحل، عمل به تعهداتی بود که در دولت هشتم تیم آقای روحانی پذیرفته بود.
یعنی مثلا بازرسی از برخی مراکز نظامی در دولت نهم به خاطر تعهدات هستهای دولت هشتم بود؟
بله! آبان ۸۴ از پارچین بازدید کردند. این به خاطر تعهدات آقایان بود. آن موقع دولت نهم تازه ۲ ماهه شده بود!
و اقدامات بعدی که برای لغو تعهدات هستهای دولت اصلاحات شد چه بود؟
ما طی چند سال توانستیم ۲ مرحله دیگر را از شمول تعهدات تیم آقای روحانی خارج کنیم. یعنی یک مرحله قطعهسازی بود که تعلیق آن لغو شد و ایران به صورت ویژه وارد بحث ساخت سانتریفیوژ شد و دیگری هم موضوع غنیسازی بود که آغاز غنیسازی، رسما ستون فقرات تعهدات تیم آقای روحانی را شکست.
یعنی مسؤولان هستهای در دولت نهم یک برنامهریزی گام به گام برای رها شدن از تعهدات هستهای دولت قبل از خود انجام دادند.
بله، عرض کردم که لغو همه تعهدات به صورت یکجا برای کشور هزینهساز بود. به همین خاطر به صورت گام به گام و با گذشت زمان تلاش شد تا بتوانیم از سد تعهدات تیم آقای روحانی عبور کنیم. البته باید همه این را بدانند که تحریمهای ایران در واقع ریشه در تعهدات تیم مذاکرهکننده آقای روحانی داشت.
چطور؟
خب اینها از ابتدا مناسبات فنی میان ایران و آژانس را تبدیل به مذاکرات فنی میان ایران و ۳ کشور اروپایی کردند. کدام آدم عاقلی مذاکرات فنی را سیاسی میکند؟ وقتی مذاکرات فنی تبدیل به مذاکرات سیاسی شد آن وقت تعهداتی خارج از قوانین آژانس را باید میپذیرفتیم که پذیرفتیم. همین تعهدات فراقانونی باعث شد وقتی در دولت بعد، مسؤولان تلاش کردند حقوق مصرح خود در انپیتی را احیا کنند، پاسخ ما را با تحریم دادند. خب این عجیب نیست؟ ایران به خاطر تلاش برای رسیدن به حقوق قانونی خود در انپیتی تحریم شد! دلیلش مشخص است. دلیلش این است که تیم آقای روحانی تعهداتی داد که حقوق هستهای ایران مندرج در ماده ۴ انپیتی را لغو میکرد! بنابراین مشخص است که تحریمها به خاطر تعهدات غلط آقایان بود.
خب به نظر شما چرا آقای ظریف درحالی که میداند ماجرا چیست اما چنین ادعاهایی را مطرح میکند؟
جوابش یک کلمه است. ببینید اینها دنبال توافق هستند. نشان دادهاند به هر قیمتی توافق میخواهند. من یک مثال برای شما میزنم، خودتان قضاوت کنید. آقای عراقچی که حرفی برخلاف نظرات آقای ظریف نمیزند. عراقچی در جلسه غیرعلنی مجلس رسما گفت آمریکاییها برای بازجویی لیست دادند اما ما قبول نکردیم. براساس روایت نمایندگان، آقای عراقچی در جلسه غیرعلنی گفت: «لیست غیررسمی به ما دادهاند که با دانشمندان هستهای ما مصاحبه و گفتوگو کنند که ما این را قبول نکردهایم» اما همین دوشنبه شب آقای عراقچی در تلویزیون یک روایت دیگری از ماجرای لیست را مطرح کرد. گفته است که آنها نه تنها آن لیست را قبول کردهاند بلکه آن را به تهران هم آوردند اما در تهران با این اقدام عجیب آنها برخورد شد. عراقچی در تلویزیون گفت: «به یکسری راهحلها رسیدیم که در تهران مورد پذیرش قرار نگرفت. لیستی را دادند که اگر با این افراد مصاحبه شود PMD بسته میشود که در تهران پذیرفته نشد.مقام معظم رهبری قاطعانه پاسخ دادند.» خب! نظر شما درباره دلیل این تناقضات آقایان چیست؟