آه برادرم فیدل!
آه برادرم فیدل!
...
...
آه برادرم فیدل!
مگو که جهان از تو خالی شده است
مگو که زمین دگر
استواری قدم های تو را احساس نخواهد کرد
و آسمان
از سقف آرزوهای تو بلندتر شده است
و دود سیگار برگت
دیکتاتورها را مسموم نخواهد کرد!
آه فیدل!
میرزای کوچک خانِ جنگل های نمور آمازون!
مگو که چشمانت را
که چون پلنگان می درخشند
پس از قرنی بر هم نهاده ای
که جهان پس از تو
از مردان تهی خواهد بود
آه فیدل!
تفنگ ها پس از تو یتیم می شوند
و چکمه ها و ماشه ها در نبودت
بی هدف خواهند گشت
و کوه های جهان
تنهاترین
و تمام جنگل ها
از رشت و گیلان
تا سانتیاگو و مائیسترا
خزان خواهند شد!
آه فیدل!
نمیر
نمیر که جهان هنوز پر است از "باتیستا" و امپریالیست ها!
نمیر برادر!
برخیز
تفنگ بردار
کلاه کوتاه چریکی ات را سر کن
بند پوتین هایت را ببند
و خشاب تفنگت را
از کینه شیطان لبریز ساز
«چه» هنوز هم در انتظار تو
زیر درخت نارونی ایستاده است
تا دست به دست هم
بردگی را در بند کنید!
آه فیدل!
نمیر
نمیر که دنیا بدون تو
جهانی کم خواهد آورد!
سلمان کدیور
6 آذر 95