در بسیاری کشورهای جهان، در صد سال اخیر، بسیاری شرکتهای مستقل و کمپانیهای تولید داخلی را از طریق نفوذ در بوروکراسی اقتصادی بلکه حاکمیت آن کشورها و در سایه ارتباطهای علنی و مخفی و حمایتها و ضدّحمایتها از بیرون، نابود کردند و حتی با کمک سرمایههای داخلی همان کشور، به مدد بوروکراسی یا نظام بانکی و بعضی مدیران تصمیمگیر همان کشور، رقبای داخلی خود را به خاک سیاه نشاندند. در برخی دستگاههای حاکمیتی، آدم دارند و جدول محرم و نامحرم برای خود تهیه کردهاند، تقسیمکار میکنند که کدام شرکت در کدام کشور چه محصولی را با چه شرایطی و چهقدر تولید کند یا نکند و در غیر این صورت باید نابود شود، بازارهای داخلی باید زیر سایه آنان کار کند وگرنه باید ورشکست یا حتی توقیف و منحل شوند. پروندهسازی میکنند و حتی از طریق دادگاههای آن کشورها، از طریق ادارات حاکمیتی همان کشورها و اگر نشد علناً از طریق قوانین بینالملل وارد عمل میشوند. اینها واقعیت دارد و توهم توطئه نیست.